🔹 مفهوم «Tutorial Hell»
- بسیاری از تازهکارها ساعتها آموزش تماشا میکنند، اما هنوز نمیتوانند چیزی را از صفر بسازند.
- مشکل از هوش یا تنبلی نیست، بلکه از احساس یادگیری کاذب ناشی از تماشای آموزشهاست.
- هنگام دیدن آموزش، مغز در «صندلی شاگردی منفعل» مینشیند. مثل تماشای آشپزی گوردن رمزی بدون اینکه خودت حتی یک سیبزمینی بپزی!
🔹 اولین واقعیت: خالی شدن ذهن مقابل صفحه سفید
- وقتی برای اولین بار میخواهی پروژهای را از صفر شروع کنی، ذهنت خالی میشود.
- این حس، نشانهی شکست نیست؛ بلکه اولین قدم واقعی برای تبدیل شدن به یک توسعهدهنده است.
🧩 ویژگی مسیر یادگیری واقعی در برنامهنویسی
- برنامهنویسی یعنی گیر کردن، شکست خوردن، جستوجو کردن، سؤال پرسیدن، و قدمبهقدم فهمیدن.
- اگر درگیر این فرایند هستی، تو در مسیر درستی هستی.
🚀 برنامهی ۱۴ روزه برای خروج از Tutorial Hell
🗓 روزهای ۱ تا ۳: گرم کردن (Warm-up)
- هدف: فقط شروع کن و چیزی کوچک بساز.
- مثالها:
- Python: برنامهای که دو عدد را جمع کند.
- Web: صفحهای با یک دکمه که متن را تغییر دهد.
- Game: حرکت دادن یک کاراکتر با کلیدهای جهتنما.
- AI/ML: خواندن دیتاست و نمایش چند ردیف اول.
- نکته کلیدی: هدف ساختن نیست، تمام کردن است.
حتی پروژههای ساده، اعتمادبهنفس میسازند.
🗓 روزهای ۴ تا ۷: پروژه شماره ۱ (Project #1)
- قانون: پروژه باید به طرز خندهداری ساده باشد.
- مثالها:
- Python: لیست کارها در خط فرمان
- Web: اپ یادداشت با قابلیت ساخت، ویرایش، حذف
- Game: بازی ساده مثل Pong یا Flappy Bird
- AI: تشخیص احساس مثبت/منفی در متن
- مراقب دامها:
- گیر کردن در جزئیات بیاهمیت مثل رنگ دکمه یا فونت
- ترس از اتمام پروژه
- هدف: پایان دادن پروژه، نه کامل کردنش.
🧱 روز هفتم: دیوار (The Wall)
- این نقطهای است که تقریباً همه میخواهند تسلیم شوند.
- پروژه کار نمیکند، خطاهای عجیب ظاهر میشوند، و حس میکنی «من برای این کار ساخته نشدهام».
- اما این همان لحظهای است که برنامهنویسان واقعی رشد میکنند.
🔍 فرایند رفع باگ بدون شرمندگی (Zero Shame Debug Flow)
- خطا را دوباره بازتولید کن.
- بخش کوچکی از کد که مشکل دارد را جدا کن.
- پیام خطا را با صدای بلند بخوان.
- با print یا log مقدارها را بررسی کن.
- پیام خطا را در گوگل جستوجو کن.
- مستندات را مرور کن.
- اگر بعد از ۲۰ دقیقه هنوز گیر کردی، سؤال بپرس — از دوستان، فرومها یا حتی AI.
- اما اگر از AI کمک میگیری، درک کن چرا جواب کار میکند، نه اینکه فقط کپیپیست کنی.
🗓 روزهای ۸ تا ۱۳: پروژه شماره ۲ (Project #2)
- این بار پروژهای بساز که بتوانی به دیگران نشان دهی.
- مثالها:
- Python: اسکریپتی که دادهی آبوهوا را از API بگیرد.
- Web: صفحهی شخصی با فرم تماس.
- Game: بازی ساده با شمارندهی امتیاز.
- AI: مدل سادهی تشخیص گربه و سگ.
- هدف: پروژهای که در کمتر از ۵ دقیقه قابل اجرا باشد.
- از AI استفاده کن برای توضیح خطا یا ایجاد قالب کد، اما تفکر را خودت انجام بده.
🏁 روز ۱۴: انتشار و اشتراک (Publish & Share)
- مرحلهای که اکثر افراد میترسند: نمایش کار خود.
- ترس از قضاوت دیگران طبیعی است، اما باید بدانید:
«پروژه ناقص منتشرشده» بهتر از «پروژه کامل پنهانشده» است. - اقدام روز ۱۴:
- پروژه را در GitHub منتشر کن.
- README بنویس (توضیح، عملکرد، و چیزی که یاد گرفتی).
- در شبکههای اجتماعی یا انجمنها به اشتراک بگذار.
- انتشار عمومی، تو را از «یادگیرندهی خصوصی» به توسعهدهندهی واقعی تبدیل میکند.
💡 جمعبندی نهایی
- بعد از ۱۴ روز هنوز همهچیز را حفظ نخواهی بود، و این طبیعی است.
- حتی توسعهدهندگان حرفهای هم هر روز گوگل میکنند.
- برنامهنویسی یعنی:
- ساختن
- شکست خوردن
- یاد گرفتن
- تکرار کردن
- هوش مصنوعی ابزار فوقالعادهای است، اما نباید جایگزین فهم واقعی شود.
🎯 پیام پایانی
تو عقب نیستی، شکسته نیستی، فقط یک پروژهی تمامشده با فاصله از شتاب گرفتن هستی.
از آموزش صرف بیرون بیا و چیزی واقعی بساز.

